دلت تنگ است ..... می دانم !!
قلبت شکسته است ..... می دانم !!
دوری برایت سخت است ...... می دانم !
اما برای چند لحظه ای ارام بگیر ..... تا برایت بگویم...
بگویم از دنیایی که به هیچ کس وفا نمی کند....
و مردمی که به جز خودشان هیچ کس را نمی بینند..!
بگویم از انچه که در این مدت بر من گذشت.....
اما گریه نکن ....که حال و هوای تو مرا بارانی تر می کند...
گریه نکن که چشمهای من نیز به گریه خواهند افتاد...
گریه نکن که اشکهایت مرا نا ارامتر می کند..
گریه تو مرا به دلتنگی های دیرینه ام می کشاند....
گریه نکن چون منهم مانند تو اشفته می شوم..
دل کوچک من
اینگونه نا آرام نباش
گریه ام میگیرد.
نقل از دیگر وبسایتها.
مادر ای آیینه صبر و وفا
ای فروغ زندگی. کوه سخا
مادر ای زیباترین آهنگ عشق
ای سراسر خوبی و مهر و صفا
مادر ای تفسیر نور آفتاب
ای صمیمی. ای رفیق بی ریا
مادر ای همراه زهرا در بهشت
ای سروش زندگی. فخر خدا
کاش بتوانم سپاسی گویمت
باشد این دلدادگیها را بها
یاعلی جان مقتدای ما تویی
یاعلی جان سرور و مولا تویی
اسوه تقوایی و موج وفا
همره و یار محمد. همسر زهرا تویی
ذکر تو زیباترین شعر حیات
نیک خو و پاک و مه سیما تویی
یاعلی. مولود کعبه . نور حق
افتخار آفرینش. جنت الماوا تویی
در نیایشهای خود چون سالکان
در نبرد با خصم. بی همتا تویی
علم و حکمتهای تو بی انتهاست
صاحب نهج البلاغه. عارف و دانا تویی
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان ترا شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
یارب به کریمی کریمانم بخش
بر آب دو دیده ی یتیمانم بخش
صد بار به لطف و کرمت بخشیدی
این بار به سلطان خراسانم بخش
در دل شب دیده ی بیدار من
بیند آن یاری که دل را آرزوست
چون بیاید پیش پیش موکبش
مرغ شب آوا برآرد دوست دوست!
بانگی آید چون پر پروانه نرم
ماه را با آب گویی گفتگوست
بر نگیرد پرده برگ از چهر گل
زانکه پیش باد او را آبروست
نرم نرمک می رسد نزدیک من
کیست؟ پرسم، باد گوید: اوست اوست...!
این کاخ که میبینی گاه از تو و گاه از من
جاوبد نخواهد ماند خواه از تو و خواه از من
گردون که نمی گردد بر کام کسی هرگز
گیرم که تواند شد گاه از تو گاه از من
کبکب به هزاری گفت پیوسته بهاری نیست
بیهوده چرا نالی گل از تو گیاه از من
سلامی با عشق و صفا و صمیمیت به سویت می رستم تا پیام آور سلامم، سلام تو را با مهربانی برایم به ارمغان بیاورد.
ای مهتاب آسمانها! ای نور دیده ی چشمها!
تا زنده ام انتظارت را می کشم.
آرزو دارم به تمام خواسته هایم برسم که مهمترین آنها ، ظهور توست که کلید همه دردها و برآورده شدن همه حاجتهاست.
ای همه هستی من!
در نگاه مهربان تو، عشق به معنای زندگی ست و عاشقی در واژه ی زیبای تو به معنای پرستش است.
به یک وبلاگ سر زدم و با دیدن مطلبی با عنوان دلتنگی، مطلب زیر بزبانم آمد
ای عاشق دلشکسته
کوشا و بال و پر شکسته
ای دلدار غم آغشته
گمراه و سر گشته
آرامش از آن خداست
نیازمند بنده خداست
رو بخالقت انداز
محرمت را بگو نیاز
حق به دل نفس و ایمان دهد
مشکلت را بدل آسان دهد
راه پیش رویت گذارد نکو
پلک بهم می گذاری که او
خالق است و یکتا ، یار بنده است تنها، نیست جز او بفکر ما،حل کند مشکل شما.
در چشم من آیینه علی ، آب علی است
مهتاب علی مهر جهانتاب علی است
خون سر او به متن سجاده نوشت
مظلوم ترین شهید محراب علی است
مهر است و وفا و همدلی ، کیش علی
قربان دل معرفت اندیش علی
افتاد اگر زمین به پایش ، نه عجب
بر خاک نشست آسمان پیش علی
دستی به ضریح مهربانی زده ام
قفلی به لب از غم نهانی زده ام
خرسندم از این که چون کبوتر با دوست
حرفی به زبان بی زبانی زده ام